![http://softwarenew.loxblog.com/](http://up-is.ir/up-s10/1376603959331.jpg)
شبی از سوز دل گفتم قلم را ، بیا بنویس غم های دلم را
گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این همه غم را
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ما سوخته دلان ساکن کوی غمو دردیم در رفاقت شکست خورده ولی توبه نکردیم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در این دنیاى نامردان كه مردانش عصا كور می دزدند
من خوش باور نادان محبت ارزو كردم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نگاهم می کنی اما به سردی
نه تنها من تو هم دنیای دردی!
مخواه از من گناهت را ببخشم
تو میدانی که با این دل چه کردی!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
varese najibe zakhm haye dorosht/taghate delaye parpar nadari
sareto ro shoone haye man bezar/vaghti asheghiio sangar nadari
neshone bi neshone man/b Ghalbe asemoon bezan
ta mardom az roye zamin/setarato neshon bedan
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نه دل در دست محبوبی گرفتار / نه سر در کوچه باغی بر سر دار
از این بیهوده گردیدن چه حاصل / پیاده می شوم دنیا نگه دار .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
Chare'e nabud joz sokoot margi ke dar an bisheha pelk mizad va man dar
ehsasi ke dar khamidegie jadeha napadid mishod tash'ee mishodam
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نه بلبل خواهد ز بوستان ها جدائی / نه گل دارد خیال بی وفائی
ولیکن چرخش چرخ ستمگر / زند بر هم رسوم آشنائی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تا کجای قصه باید ز دلتنگی نوشت ؟ / تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت
تا به کی با ضربه های درد باید رام شد / یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار / خسته از این زندگی با غصه های بی شمار
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بگذار بگریم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کس درد جدائی چشیده باشد / داند که سخت باشد قطع امیدوارن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دفتر بغض مرا باز کنید که دلگیرم / حدیث غم مرا بخوانید که از گریه سرازیرم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه روز دلخراشی و قتی خواستی جدا شی / قلبم و دادم دستت که عمری داشته باشی
ولی زدی شکستی بدون هیچ بهونه / عزیزم دل سنگت تو خاطرم میمونه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خواهم كه در این غمكده آرام بمیرم
گمنام سفر كرده و گمنام بمیرم
خواهم ز خدایم كه بدلخواه بمیرم
یعنی كه تو را ببینم و انگاه بمیرم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه دریچه مهربونی هدیه کن به خلوت من
نشو با دلم غریبه، ســر بزن به غربت من
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اشک من طوفان غم آرد به دل
خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز دل
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عکس دختران ایرانی کلیک کن